جلسه مهد کودک
اگر دوست دارید ورژن جدید آهنگ دوستت دارم محسن یگانه را بشنوید ( البته با صدای امیرمحمد خان ) معطل نکنید ، دانلود کرده و حالشو ببرین .
کد آهنگ
امسال اولین جلسه اولیا و مربیان مهد کودک امیرمحمد در تاریخ نهم آبان در مهد کودک برگزار شد . ساعت شروع جلسه دو و نیم بعد از ظهر بود . از اداره یکسره به محل جلسه رفتیم . زودتر از بقیه اولیا رسیده بودم . از فرصت استفاده کردم و از کلاس امیرمحمد و همچنین از کلاسهای دوره های قبلیش ( نوباوه و نوپا ) عکس و فیلم گرفتم و با مربیهای فعلی و قبلی امیرمحمد کلی صحبت کردم .
آتنا جون ( مربی نوباوه ) : امیرمحمد در عین شیطنت ، بسیار باهوش بود . خصوصا در شعر خوانی . هر شعری که تو کلاس آموزش میدادیم اولین نفری که زودتر از بقیه یاد میگرفت امیرمحمد بود . همونطوری هم که رو صندلیش نشسته بود دوستهاشو سیخونک میداد و حضورشو اعلام میکرد .
فاطمه جون ( مربی نوباوه ) : خیلی مهربون و دست و دلباز بود . تغذیه ای که داشت و به همه دوستهاش تعارف میکرد . شعر هم خیلی خوب یاد میگرفت و میخوند . در کارهای دسته جمعی دوست داشت مدیریت داشته باشه .
فرخ جون (کلاس نو باوه ) : خیلی باهوش بود.بیشترین علاقه اش به شعر و حیوانات وحشی خصوصادایناسور و اژدها بود. روزی نبود که با خودش عروسک دایناسور نیاره هر چند یه عروسک کوچولو .
نجمه جون (کلاس نوباوه ): علاوه بر اینکه به شعر علاقه زیادی داشت . داستانهای خوبی هم از خودش سر هم میکرد.کلا نسبت به بقیه بچه ها حاضر جواب تر بود و همیشه یه چیزی تو آستین داشت. عاشق این بود که بهش مسئولیت بدیم . مهم ترین ایرادش هم این بود که همش با بچه های دیگه ور میرفت . قلقلک میداد یا لبشونو میکشید
عکس بالا وسایل پسر گلم تو کلاس پیش آمادگیه
خانم جباری (آشپز مهد کودک ): امیرمحمد سوپ اصلا نمیخورد . روزهایی که نهار کشمش پلو بود کشمشها رو دونه دونه جدا میکرد و نمیخورد . سبزی پلو هم اصلا دوست نداشت . ماکارونی خیلی دوست داشت. گاهی وقتها دوبار ظرف غذاشو پر میکردم.سیب زمینی پلو هم غذای مورد علاقه اش بود .
مهم ترین نتیجه جلسه :
به کودکانمان مهارتهای خوب زندگی کردن را بیاموزیم .