امیرمحمدامیرمحمد، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 27 روز سن داره

عشق مامان و بابا

کلمات قصار 3

1389/12/8 11:07
590 بازدید
اشتراک گذاری

   دیروز وقتی بابایی از حموم اومد بیرون بدوبدو رفتی جلو با  اون لهجه شیرینت گفتی بابایی عافیت باشه ایشالا حموم زیارت بری...    بابایی هم کم مونده بود که از خوش زبونی پسر  غش کنه         

 

دیشب هم  در حال خمیر بازی با بابایی بودی . بابایی حین بازی یه کمی خمیر گرفت و شما اصرار داشتی که بابات اونو بهت برگردونه ولی بابایی بهت نمیداد  در اینجا بود که ناگهان گفتی:

 

   بابایی به خدا بده به من ، به خدا بده به من ......... 

 خدا نگهدارت باشه پسر گلم  

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)