جشن تولد یک سالگی
دست و هورا امیرمحمد یک ساله شد
جوجوکم تولد یکسالگیت تو ماه صفر بود . قرار نبود تولد مفصل بگیریم . میخواستیم به همراه بابایی بریم بیرون وجشن ۳ نفره بگیریم .ولی غروب ششم بهمن دوستدارانت تماس گرفتند که کادوهاتو چه جوری بهت بدن . ما هم که دیدیم اینطوریه گفتیم یه مهمونی کوچولو بدون برنامه ریزی میگیریم . بعد با تلفن مهمونها رو دعوت کردم . بابایی رو هم فرستادم خرید. بهش گفتم از شیرینی سرا یه کیک خوشگل بگیره ولی متأسفانه نداشتند و بابایی یه کیک بلژیکی خرید .
مهمونها با کلی کادو اومدن .
با اینکه بدون برنامه ریزی بود . ولی خیلی خوش گذشت . تو هم حسابی بازی کردی . نکته جالبش این بود که تو هنوز نمیتونستی راه بری ولی روی زمین ورجه وورجه میکردی . آقاجون و عزیز هم یه کیک خوشکل برات آوردن.
اتفاق بد هم این بود که دستت با فشفشه سوخت . مادر بمیره