امیرمحمدامیرمحمد، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره

عشق مامان و بابا

قلاب ماهیگیری

1391/4/21 22:41
770 بازدید
اشتراک گذاری

     شنبه وقتی از کلاس زبان برمیگشتیم ، امیرمحمد گفت مامانی برام یه چیزی میخری ؟ گفتم چه چیزی؟   گفت یه چیزی دیگه  بذار فکر کنم     اوم اوم ... مامانی اسباب بازی برام بخر . گفتم الآن که با خودم پول نیاوردم (واقعا پول زیادی با خودم نبرده بودم ، علتشم اینه که کلاس زبان سر کوچمون و فکر کردم به پول زیادی  نیازی ندارم ) از قضا اسباب بازی فروشی سورنا هم سر کوچمون . گفتم حالا بریم یه اسباب بازی انتخاب کن  یه روز دیگه برات میخرم ...   گفت مامانی انتخاب میکنم  همین الآن بریم از خونه پول بیاریم و بخریم ... گفتم نه یه روز دیگه امروز خیلی خسته ام.  با نارضایتی قبول کرد . قلاب ماهیگیری  بهمراه چند تا ماهی انتخاب کرد و گفت مامانی از این قلابها که بابایی داره برام میخری؟Ice Fishing  گفتم باشه پسرم فردا برات میخرم  ...   رفتیم خونه .  بعد از ظهر روز بعد به من گفت مامانی حالا برام قلاب ماهیگیری میخری؟  خیلی خسته بودم و سر درد هم داشنم . گفتم  پسرم خیلی خسته ام به بابایی بگو با هم برید. با بابایی رفتند . نیم ساعت بعد صداش با هیجان از تو راه پله میومد مامانی بیا ببین چه قلابی خریدم ... الآن باهاش کلی ماهی میگیرم . ( عین همین قلاب و چند ماه پیش خاله جون فهیمه براش خرید که البته ازش فقط یک ماهی مونده .. حالا که بزرگتر شده امیدوارم این قلاب عمر بیشتری داشته باشه . ) 

         سردرد وحشتناکی داشتم . بابایی امیرمحمد و برد خونه مادرجون تا من کمی استراحت کنم . یکساعت بعد رفتم خونه مادرجون . دیدم امیرمحمد با مادرجون و دوست مادر جون دم در حیاط نشستند . امیرمحمد ماهیها رو روی زمین ریخته ،با قلاب میگیره و مینذازه توی سطل .Ice Fishing    گفت مامانی ببین چقدر ماهی گرفتم !!!  گفتم آفرین پسرم  وای چقدر ماهی .. بیا ببریمشون خونه .. کباب کنیم بخوریم ... با تعجب نگاهم کرد و گفت نه مامان جان اینا ماهی قلابی هستند نمیشه که بخوریمشون ... فکر کردی ماهی واقعی هستند؟     و اینجا بود که دوست مادرجون با تعجب نگاهش کرد و گفت ماشاء الله چه پسر باهوشیه ...  ( یعنی واقعا از یک بچه سه سال و نیم  این حرف عجیب ... )   گفتم خیلی ممنون لطف دارین ...  به امیرمحمد هم گفتم مامان  جان  میدونم که قلابیه  حالا مثلا ً بریم کبابشون کنیم ...   [تصویر: service_005.gif]

و ادامه دادم ، اصلا ً بیا برو تو استخر ماهی بگیر اینطوری که بهتر ...   قبول کرد با مادرجون و دوستش خداحافظی کردیم و امیرمحمد رفت حمام و در استخرش به ماهیگیری مشغول شد .

                       

                    

                       

                                  

                                     

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (13)

مامان بهار
22 تیر 91 13:03
مرسی عزیزم وس تبریکت چشم فقط لطف کن بگو با چه عنوانی لینکت کنم
نسيم-مامان آرتين
24 تیر 91 9:03
چه پسرنازي داري خداتون نگهش داره ممنون از اينكه به وب آرتين ماهم سرزديد وتولدشو تبريك گفتيد
گلاره نفس مامان و بابا
24 تیر 91 15:58
سلام امیر محمد گل ممنونم که تولدم رو بهم تبریک گفتی (بوس)
رایکا(پوسترساز)
24 تیر 91 19:31
سلام فاطمه جان.عزیزم شرمنده اگه پوسترتو دیر طراحی کردم تازه امروز وقت کردم.چن وقت نبودم.این چن روزم داشتم روی عکسای تولد کار میکردم چون فوری بود.به هر حال الان تو یه پست رمزدار پوستری که خواسته بودی رو گذاشتم.حتما سر بزن و نظرتو بگو امیدوارم خوشت بیاد بازم شرمنده رمز :9899200
رایکا(پوسترساز)
25 تیر 91 13:55
سلام عزیزم.قابل نداشت.عکسارو فرستادم برات ببین اگه مشکلی داشت یا چیزی باید حذف یا اضافه میشد، بهم بگو برطرفش کنم.امیدوارم راضی باشی.ممنونم


ممنونم خیلی هم خوب بود ....
محمدسبحان و مامانی
26 تیر 91 17:46
سلام امیر محمد گلم امیدوارم همیشه سالم و سلامت باشی وبلاگ قشنگی داری دست مامانی درد نکنه زحمت کشیده برات ممنون که به وب پسرم سر زدین و تولدش رو تبریک گفتین خوشحال میشم دوباره به ما سر بزنین
مریم مامی آیداツ
27 تیر 91 12:52
چه ایده جالبی ماهیگیری... مرسی آپم
مامان نيما
27 تیر 91 15:48
قربونت برم آب بازي و ماهيگيري مي كني
مامان جون نی نی
28 تیر 91 12:27
مبارک باشه قلاب ماهی گیری گل پسر
ان شاا... بزرگتر که بشی ماهی واقعی هم می گیری خاله جون
راستی چقدر کار خوبی کردین کلاس زبان ثبت نامش کردین این خیلی خوبه ان شاا... مدرک تافل رو هم می گیره
ببخشید من دیر به دیر سر می زنم با این دخمله مشغولم دیگه خواهر


عزیزم ممنون که بهون سر زدی ...قربون دخترتم میریم ...
خاله زهرا
29 تیر 91 8:38
آخیییییییی
نازی چه جیگریههههههه
قلفونش بشم مننننن
پیش منم بیام


لطف داری عزیزم ... حتما بهت سر میزنم ...
مامان بردیا
30 تیر 91 18:27
افرین به ماهیگیر کوچیک خودمون خسته نباشی عزیزم وقتی بچه ها به ارزوهای کوچولوشون میرسن واقعا دیدنی میشن وپدر ومادر از همه بیشتر لذت میبرن همیشه شادو خوش باشی عزیزم


ممنونم عزیز دلم ...
مامان محمد صادق(زهرا)
2 مرداد 91 9:25
به به! عجب کیفی میده ه ه ه! همیشه شاد باشی الهی!
خان گوگولي بابا
6 مرداد 91 10:12
─────▄▌▐▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▌ ───▄▄██▌█ ♥این کامیون خوشگلارو سوار میکنه ببره وبلاگم بپر بالا♥ ▄▄▄▌▐██▌█ ███████▌█▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▄▌ ▀(@)▀▀▀▀▀▀▀(@)(@)▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀▀(@)▀