امیرمحمدامیرمحمد، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 16 روز سن داره

عشق مامان و بابا

جشن فارغ التحصیلی دوره نوباوه ( جهان کودک )

1392/3/20 22:06
1,235 بازدید
اشتراک گذاری

  

     یکشنبه ۱۹ خرداد جشن فارغ التحصیلی بچه های مهد کودک بود . امیرمحمد هم دوره نوباوه گیش تموم میشه و به امید خدا از اول مهر به کلاس پیش آمادگی میره . جشن از ساعت سه و نیم شروع میشد و تا ساعت شش ادامه داشت . مکان جشن هم کانون تربیتی برادران بود .  با امیرمحمد بدون بابایی (کار داشت نمیتونست بیاد ) رفتیم . در بدو ورود با استقبال گرم مربیهای مهد مواجه شدیم . به به چه پسر خوشتیپی ...امیرمحمد و میگم ... البته به نقل از خانمهای مربی    رو صندلی نشستیم . سالن تقریبا پر بود . پشت سرمون کهبد و مامانش بودند و جلومون فرن و مامان و باباش . امیرمحمد گفت مامانی موبایلتو بده میخوام به کهبد بازی شرک و نشون بدم ... چند دقیقه ای با کهبد مشغول بازی شرک بودند . فرن اومد پیشمون ...  تا انتهای جشن هم کنار ما نشسته بود .                 

    امیرمحمد و فرن

    جشن با صحبت مجری شروع شد و با خوش آمد گویی خانم باقریان مدیریت مهد کودک شکل رسمی به خودش گرفت . در طول جشن بچه های کلاس آمادگی ، پیش آمادگی ،  نوباوه  و  نوپا برنامه هاشون و اجرا کردند .                      

بچه های کلاس نوباوه سرود   ای ایـــران   را با صدای بلند خواندند .

   پذیرایی شربت و شیرینی بود . امیرمحمد که شیرینیشو خورد گفت مامانی باز هم شیرینی مبخوام ... نجمه جون مربی امیرمحمد دوباره بهش شیرینی داد اونم دوتا .... 

  عکاس و فیلمبردار مراسم آقای احمدی و آقا آرین پسر عموی بابایی بودند . آقا آرین هم  پارتی بازی کردو چند تا  عکس بیشتر از امیرمحمد گرفت .

  در طول مراسم مجری برنامه کلی لطیفه تعریف کرد که البته بیشتر به درد بزرگترها میخورد تا بچه ها . ولی در عوض نوازنده ارگ حسابی برای بچه ها آهنگهای شاد و کودکانه اجرا کرد و بچه ها هم یه دل سیر شادی و بپر بپر کردند .

  پلنگ صورتی و خانم خرگوشه هم تو سالن بودند که بچه ها به دنبالشون راه افتادند و دور سالن گشتند . شیطنت بقیه بچه ها رو که دیدم به امیرمحمد امیدوار شدم . پسرم خیلی آقا بود . خیلی ازم دور نشد . با فرن کنار دستم بودند . حتی وقتی مجری میگفت بچه ها کنار مامانهاشون بشینن جایزه دارن ... فرن هم فوری پیش من و امیرمحمد  مینشست و پیش مامان خودش نمیرفت ...  آتوسا و شاینا خوشگله هم چند دقیقه ای پیش ما بودند .

 جشن با اهدای پایان نامه به بچه ها به اتمام رسید . و بعد از خداحافظی با دوستها و خانم مربیها با امیرمحمد راهی خونه شدیم .جشن خیلی خوبی بود .

               *** با تشکر فراوان از مدیریت و پرسنل زحمتکش مهد کودک جهان کودک ***

       تشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویقتشویق

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مهرنوش مامان مهزیار
26 خرداد 92 11:27
عزیزم تبریک میگم به سلامتی انشاا... فارغ التحصیلی دانشگاه


ممنونم خاله مهرنوش ...
مامان کوثری
26 خرداد 92 11:44
با سلام طراحی تم تولد و تم های مختلف جشن های کودکان ، طراحی تم جشن الفبا ، طراحی تقویم ، طراحی انواع فریم های کودکانه و هر طراحی دیگه ای که دوست داشته باشین رو با ما تجربه کنید طراحی و چاپ و بسته بندی انواع گیفت های هدیه مخصوص هر جشنی که شما بخواهین http://temparti.blogfa.com/ چاپ همه موارد هم انجام میشود در صورت نیاز چاپ و برش طرح های خودتون هم میتونید به ما بسپارید حتما برای یکبار از وبلاگ من دیدن کنید امیدوارم خوشتون بیاد از نمونه کارهام http://temparti.blogfa.com/