شیرین کاریهای امیرمحمد
شعبده بازی : یک دستمال کاغذی بر میداره و میگه توجه توجه این یک دستمال الآن میخوام براتون دو تاش بکنم میگه اجی مجی لاترجی ... خیلی آروم دو لایه دستمالو از هم جدا میکنه ... این هم دو تا دستمال بفرمایید تقدیم با عشق ...
لطیفه : مامانی یه چیزی بگم ... یه روز یه خر میره پیش یه بز میشه خر بزه ... ها ها ها
مامانی یه چیز دیگه بگم ... یه روز یه ببعی با بابا و مامانش دعواش میشه میره سر کوچه میگه تاکسی تلفنی تاکسی تلفنی من و ببر کشتارگاه ... هاهاها
مامانی یکی دیگه هم بلدم ... یه روز یه تمساح میره گدایی میگه به من بدبخت مارمولک کمک کنید ... هاهاها
روزی ده بیست بار شعبه بازی برای من و بابایی انجام میده و لطیفه میگه . ما هم باید حسابی بخندیم تا آقا خوشش بیاد . وقتی هم مهمون داشته باشیم برای مهمونها ... همه هم باید حسابی بخندند ...