عشق مامان و بابا

کیک تولد  خانم قادی پاشا  . تولدتون مبارک خانم معلم نمونه امیرمحمد با سه تا از دوستهاش مهیاد قربانزاده-محمد صفا دارایی-ابولفضل کبیریا ن بهداشت یار شدند . مربی بهداشت خانم عابدی  زحمت کشیدند  کارت بهداشت را به بهداشت یارای کلاس دادند و چقدر هم امیرمحمد از این قضیه خوشحال .   خانم عابدی مربی بهداشت مدرسه گفت : در راستای کسب مهارت زندگی و یادگیری نظم و انضباط و تمرین پاکیزگی در محیط بزرگ تر از خانه ، مدرسه  اقدام به صدور کارت بهداشت یار نموده است .  بهداشت یاران مدرسه به دو گروه « بهداشت یار محیط مدرسه » و « بهداشت یار کلاس ها » تقسیم می شوند و  این بهد...

16 آبان  بچه های کلاس  باخوردن کیک در کلاس خوشحالی خود را از یادگیری " بابا-آب " با خانم معلم خود تقسیم کردند .   هزار آفرین به پسرهای باهوش کلاس ...

بمنظور آشنایی دانش آموزان با چگونگی تولد جوجه مرغ از تخم مرغ ، براساس اطلاع رسانی قبلی به آن ها ، دو دستگاه جوجه کشی خودکار که کار گردش تخم مرغ در طول شبانه روز ، تنظیم دمای 36.5 درجه سانتیگراد و رطوبت انجام می شود در سالن کلاس ها مستقر و راه اندازی شد. دانش آموزان بعداز 7 روز ، با ابزار لازم می توانند شکل اولیه تشکیل جوجه را در داخل تخم مرغ مشاهده کنند و پس از 21 روز تولد جوجه ها از تخم مرغ اتفاق خواهد افتاد. امیرمحمد و دوستانش با همراهی خانم معلم  ، از این ایستگاه بازدید و با چگونگی تولد جوجه آشنا شدند . در فواصل زمانی مختلف آقای عابدی مدیریت مدرسه تخم ها را به بچه ها نشان داد . پروسه تولید جوجه برای امیزمحمد ب...

حضور دکتر دندانپرشک در کلاس و انجام فلوراید تراپی برای امیرمحمد خیلی جالب بود . هر چند روز تست سنجش هم اینکارو انجام داده بود .      ...

"به نام او که آب را آفرید و این آفریده ی خود را موجب حیات موجودات دانست"    بر اساس ارزنده ترین خلقت هستی هر سال مراسمی به نام جشن آب در مدرسه برگزار می شود. و امسال هم به رسم هر ساله این جشن در روز سه شنبه 5 آبان  در بوستان تلار قائمشهر بر پا شد و امیرمحمد هم با دوستهای کلاس اولیش البته به همراه خانم معلم و بقیه تیم مدرسه در این جشن حاضر بود . اردوی درسی و تفریحی بود . چون هم درس خوندند و هم بازی کردند . درکنارش بساط غذا هم پهن شد و همه غذای روزشون و که ماکارونی بود با اشتها خوردند . صدای  آ  با صدای بلند  توسط بچه ها  ادا شد . با تشکر از خانم قادی پاشا...

محرم امسال قائمشهر بودیم. امیرمحمد و بابایی و ایلیا در روز محرم ...   عزاداریتون قبول . ...

   تو اداره بودم که موبایلم زنگ زد . به گوشی نگاه کردم و اسم خانم معلم امیرمحمد و دیدم . نگران شدم . یعنی باهام چکار داشت ؟ بعد از احوالپرسی  بهم گفت که شنیده  امیرمحمد فلوت میزنه . برنامه صف روز کودک  با کلاس خانم قادی پاشا بود و ایشون از من خواستند که امیرمحمد و برای زدن فلوت در روز کودک آماده و همراهی  کنم . برنامه روز چهارشنبه بود و ما دو روز وقت داشتیم . امیرمحمد هم دو تا آهنگ انتخاب کرد و حسابی تمرین کرد . فکر میکردم ممکن استرس داشته باشه ولی خیلی مسلط بود. روز چهارشنبه با سرویس امیرمحمد به مدرسه رفتم . با دوستهاش از نزدیک آشنا شدم .  در گوشه حیاط مدرسه  یه قفس دارند که هر هفته ...