سفر به پارسه (تخت جمشید)
تخت جمشید، یادگار هخامنشیان
پارسه (تخت جمشید) در هفتاد کیلومتری شیراز و نزدیکی مرودشت قرار گرفته است. عملیات ساخت تخت جمشید در حدود سالهای 520 پیش از میلاد و به فرمان داریوش بزرگ هخامنشی آغاز شد و بخش اعظم آن پس از هفتاد سال در حدود 450 پیش از میلاد در زمان پادشاهی اردشیر یکم ساخته شد و به پایان رسید. اما عملیات ساختمانی بخشهای دیگری از تختجمشید تا پایان پادشاهی هخامنشیان ادامه داشت. چنان که ساختمان «دروازۀ نیمه تمام» گواهی میدهد، پس از 90 سال همچنان کار ساخت و ساز و گسترش بناهای تختجمشید ادامه داشته است.
برای ساخت تخت جمشید حدود بیست و پنج هزار کارگر و استاد کار و هنرمند و صنعت گر بطور مستمر کار می کردند و در فصل زمستان اگر هوا خیلی سرد می شد کار را تعطیل می نمودند ولی مزد آن ها پرداخت می شد. تمام کارگرانی که در پرسپولیس کار می کردند مزد می گرفتند و بیگاری نمی کردند در صورتی که برای ساخت یک هرم یا معبد در مصر تمام مردان مصری به بیگاری گرفته می شدند و به آن ها مزدی نمی دادند. از کتیبه های بدست آمده از تخت جمشید مشخص است که مزد استادان صنعتگر و هنرمند چه ایرانی و چه غیر ایرانی که در تخت جمشید کار می کردند زیاد بوده و هر پنج روز یک «داریک» که سکه طلای داریوش بود دریافت می کردند در حالی که در همان موقع قیمت یک گوسفند یک «سیگلو» برابر با یک بیستم داریک بوده است.
مصالحی که در ساخت تخت جمشید بکار می رفت تماما از مصالح درجه اول بود و حتی «ساروج» در آن بکار نرفته مگر ساروج پخته که همان سیمان امروزیست. برای ساخت کاخ پارسه بیست نوع سنگ مرمر و ده نوع چوب گران بها استفاده شده است. برای سقف تالار ها از چوب درختان سدر لبنان و برای نرده پلکان ها و بالکون ها از چوب فوفل یا چوب گز که بعد از تراش و جلا دادن بسیار زیبا می شود استفاده می کردند.
«سوئی داس» مورخ رومی می گوید که پرسپولیس اولین عمارت ایرانی است که در آن آبگینه به کار رفت و منظور او از آبگینه، شیشه هایی است که امروزه بر پنجره ها نصب می کنند تا این که نور وارد شود بدون این که باد وارد گردد.
آن گونه که از لوح های هخامنشی بر می آید 25 هزار کارگر 10 ساعت در تابستان و 8 ساعت در زمستان کار می کرده اند و به هر خانواده از کارگران به غیر از مزد آن ها روزانه 250 گرم گوشت همراه با روغن، کره، عسل و پنیر می داده اند و کارگران هر 10 روز یک بار استراخت داشتند.
در پارسه یک هشتم مزد کارگران به آن ها داده نمی شد و در صندوقی به فرمان داریوش بزرگ باقی می ماند تا این که کارگر یا استادکار هنگامی که نخواهد کار کند یا بخواهد به وطن بازگردد پس انداز قابل توجهی داشته باشد و از کاگر سوال می شد که اگر زندگی را بدرود گفت پس انداز او را به چه کسی بدهند.
نام اصلی تخت جمشید، آن گونه که در کتیبه های شاهان هخامنشی آمده «پارسه» است اما امروزه مجموعه ی این بناها را به نام «تختجمشید» میشناسیم زیرا بعد از فروپاشی هخامنشیان، مردم دیگر نمی توانستند کتیبه ها و لوح ها را بخوانند. به این دلیل نام آن را فراموش کردند و آن را تخت جمشید یا قصر شاهی جمشید، پادشاه اسطوره ای ایران که در شاهنامه آمده است نامیدند. در کتابهای جغرافیانویسان و سیاحان سدههای گذشته از آن با نامهای «قصر جمشید»، «چهل منار» و «چهل ستون» نیز یاد شده است و یادگار نبشتهای از روزگار ساسانیان آنرا «صد ستون» نامیده است. یونانیان و به تبع آن تمام کشورهای مغرب زمین نیز آن را پرسپولیس (Persepolis) مینامند.
این سرمایه عظیم ملی توسط اسکندر ملعون به آتش کشیده شد و سقف ها و خیلی از ستون ها و درهای چوبی زیبای آن در آتش سوخت و تبدیل به ویرانه شد. بعد از آن در هنگام تصرف ایران در سالیان بعد توسط بیگانگان به تصور این که این محل بت خانه است، اکثر نقوش برجسته و به جای مانده را تخریب کردند. دولت های اروپایی و آمریکایی نیز به منظور باستان شناسی اکثر آثار تخت جمشید را به غارت بردند و در موزه های لندن، پاریس، مسکو و آمریکا قرار دارند.
مروری بر تاریخچه تخت جمشید
یونانیان تخت جمشید را”پرسپولیس” به معنای شهر پارسه مینامیدند. در زمان ساسانیان نیز آنرا “ست ستون” یا همان صد ستون میخواندند. اما نام اصلی تخت جمشید “پارسه کرته” است که اشاره دارد به پارسیان یکی از سه شاخه بزرگ قوم آریایی و به وجود آوردنده سلسله هخامنشی. درگل نوشتهها و نیز کتیبه در گاه سنگی تالار ورودی تخت جشید، از این مجموعه با عنوان “پارسه” یاد شده است. مجموعه تخت جمشید مهمترین پایتخت مقاومت هخامنشی در استان فارس و در نزدیکی شهر شیراز جای گرفته است.
این مجموعه باستانی شامل حصارها، کاخها، بخشهای خدماتی و مسکونی، نظامهای مختلف آبرسانی و بخشهای مختلف دیگری است.
بنیانگذار تخت جمشید چه کسی است؟
تختجمشید به وسیله “داریوش اول” سومین شاه سلسله هخامنشی بنیان نهاده شد، اما تا زمان حیات وی کامل نشد و ساخت و سازها در دوره جانشینان او یعنی فرزندش “خشایارشا” و نوهاش “اردشیر اول” ادامه پیدا کرد. البته عملیات ساختمانی در تخت جمشید تا پایان دوره هخامنشی متوقف نگردید. اما عمده کارها در زمان سلطنت سه پادشاه یاد شده ، به انجام رسید. بنابراین هنوز هم در تخت جمشید بقایای بناهای نیمه کاره به چشم میخورد. یکی از این بناها دروازه بزرگی است که در ضلع شمال شرقی مجموعه قرار دارد.
استفاده از عدد پی در ساخت تخت جمشید
مهندسان هخامنشی در ساخت سازههای سنگی و ستونهای تخت جمشید که دارای اشکال مخروطی است، از عدد پی استفاده میکردند. آنها راز استفاده از عدد پی (۱۴/۳ ) را دو هزار و پانصد سال پیش کشف کرده بودند
تخت جمشید در ۵۷ کیلومتری شمال شیراز قرار داد و بر خلاف آنچه اغلب میپندارند، نه در محدوده شهر شیراز که در حوزه شهرستان “مرودشت” واقع شده است
عدد پی در علم ریاضیات از مجموعه اعداد طبیعی محسوب میشود. این عدد از تقسیم محیط دایره بر قطر آن به دست میآید. کشف عدد پی جزو مهمترین کشفیات در ریاضیات است. کارشناسان ریاضی هنوز نتوانسته اند زمان مشخصی برای شروع استفاده از این عدد پیش بینی کنند. عده زیادی، مصریان و برخی دیگر، یونانیان باستان را کاشفان این عدد میدانستند اما بررسیهای جدید نشان میدهد هخامنشیان هم با این عدد آشنا بودند.
تخت جمشید دقیقاً در کجا قرار دارد؟
این اثر باستانی در دامنه کوهی موسوم به “کوه رحمت” جای گرفته که در زمان هخامنشیان از تقدس مذهبی برخوردار بوده است. در واقع برای ساختن تخت جمشید، بخش بزرگی از دامنه کوه رحمت را تسطیح کرده و به صورت یک صفه درآوردهاند. این صفه ۱۷۷۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارد و مشرف به دشت زیبا و آباد مرودشت است. مردم همواره از جبهه غربی وارد تخت جمشید میشوند که شیبی ملایم به سمت کاخ دارد و از این رو کمتر متوجه ارتفاع آن میشوند. اما از جبهه جنوبی و از درون دشت، تخت جمشید در جایگاهی بلند و بسیار پرابهت دیده میشود. تخت جمشید چند ساله است؟
تخت جمشید در دوره زمامداری سلسله هخامنشیان(۵۵۹ تا ۳۳۳ پیش از میلاد) ساخته شده است. بررسیهای تاریخی نشان میدهد که ساخت این اثر سترگ معماری در سال ۵۱۸ ب.م آغاز شد و بیش از یکصد سال به طول انجامید. بنابراین، اگر آغاز ساخت تخت جمشید را ملاک قرار دهیم، این اثر اکنون ۲۵۲۳ ساله است و اگر زمان تقریبی پایان ساختنش را در نظر بگیریم، ۲۴۲۳ سال عمر دارد.
ویژگیهای نقشها در تخت جمشید
در نقشهای تخت جمشید، درخت و گیاه و بیش از همه نیلوفر آبی و سرو که نماد تقدس است، دیده میشوند. گل نیلوفر که در تمام نقاط تخت جمشید حجاری شده میتوان نماد تمدن هخامنشی دانست. این گل که در اکثر تصویرها در دست پادشاهان و بزرگان است سمبلی از صلح و دوستی است. گفته میشود که ۱۲ گلبرگ این گل بیانگر دوازده ماه است. تصویر زیاد گلها در تخت جمشید علاوه بر این که خوش بوئی و زیبائی این مکان را نشان میدهد، دلیلی بر بالا بودن سطح فرهنگ ایرانیان آن زمان نیز بودهاست وجود درخت سرو به دلیل سبزی و خرمی درختی بهشتی است. در نقش برجستههای پلکان آپادانا و کاخ تچر نماینده هر ملتی با یک درخت سرو از نماینده ملت دیگر جدا شدهاست. از نیلوفر نیز برای آرایش حاشیه نقشها و نیز پایه ستونها بسیار استفاده شدهاست. سر ستونها بیشتر آراسته به سر گاو و عقاب هستند. گاو نمادی از برکت و قدرت طبیعت بودهاست.
تخت جمشید به وسیله “داریوش اول” سومین شاه سلسله هخامنشی بنیان نهاده شد، اما تا زمان حیات وی کامل نشد و ساخت و سازها در دوره جانشینان او یعنی فرزندش “خشایارشا” و نوهاش “اردشیر اول” ادامه پیدا کرد
عقاب پرندهایست بلند پرواز که تصویر او بر درفش هخامنشیان نقش میشده است. از ویژگیهای هنر هخامنشی در تخت جمشید ساختن ایوانهای متعدد و قرینهسازی در طرح بنا و نقش برجستهها بودهاست. به عنوان نمونه در دروازه ملل در دو طرف ورودی دروازه گاوهای بالدار با صورت انسان کوچکترین تفاوتی ندارند و این امر نمایانگر هنر معجزه آسای هخامنشی است. ایرانیان در بنای تخت جمشید، هنر ملتها و سرزمینهای دیگر را با هنر سرزمین خود درآمیختند و هنری پدید آوردند که هنر عصر هخامنشی نامیده شد. شیوه معماری و تزئینی تخت جمشید، پس از سقوط هخامنشیان و در ایران و نیز خارج از ایران به ویژه در هند تقلید شد. امروز نیز از این شیوه معماری الهام گرفته میشود.
تختجمشید در سال ۱۹۷۹ میلادی از سوی سازمان فرهنگی ملل متحد (یونسکو) به عنوان یکی از ده اثر برجسته میراث فرهنگی بشری به ثبت رسیده است . تخت جمشید از این نظر اهمیت دارد که بخش اعظم آن با تراشیدن قسمتی از کوه به وجود آمدهاست.
شنبه ۵ فروردین به تخت جمشید رفتیم . وقتی به ورودی رسیدیم ، ستونهایش از دور به وضوح دیده میشد. بالا رفتن از پله ها خیلی راحت بود . برای امیرمحمد راجع به ستونها ها توضیح دادم . چند دقیقه بعد از توضیحاتم دیدم دارد دسته اسباب بازیش را داخل زمین فرو میکند پرسیدم امیرمحمد داری چکار میکنی ؟ گفت مامانی منم میخوام یه ستون درست کنم !!!! عزیز مادر حالا فقط این یک کارت مونده !!!!!
اینجا هم در حال جمع کردن سنگ و ریختن در جیب شلوارش
با دیدن اثر تاریخی به قدری هیجان زده شده بودیم که تیم ۱۰ نفرمان از هم پاشید و هر کداممان به یک سمت رفتیم . من و بابایی و امیرمحمد با هم بودیم . مادرجون چون نمیتونست زیاد راه بره روی صندلیهای ورودی نشسته و منتظر ما بود . عمه جون بهناز هم به ما ملحق شد و به سمت پارکینگ ماشینها رفتیم . ولی امیرمحمد از دور کالسکه ها و اسب ها را دید و خواست که کالسکه سواری کنیم .
بعد از پیاده شدن از کالسکه و اسب دماغشو گرفت و گفت : پیف پیف چقدر بو میده . بوی پی پی میده .
برای افزایش آگاهی مردم نسبت به حراست از آثار فرهنگی ، به بچه ها کارت همیار میراث فرهنگی میدادند که ما به اسم امیرمحمد و ایلیا و امیتیس کارت گرفتیم .
راستی آش سبزی شیراز هم خیلی خوشمزه ست . اگر به شیراز سفر کردین حتما امتحان کنید . بعد از خوردن آش سبزی و البته مجددا فالوده شیرازی و بستنی ، گروهانمون با مدیریت بابایی دوباره به صف شد .