باز هم کودکانه های امیرمحمد

   از مهم ترین علائق امیرمحمد خان کتاب خواندن و دیدن برنامه کودک چه تلویزیون چه CDچه DVD و عاشق حموم رفتن و آب بازیه  .

 برنامه کودکهای  مورد علاقه اش باب اسفنجی و تام و جری و پلنگ صورتی و عصر یخبندان و ...  البته خودش میگه اسب یخبندان هر چی هم که براش توضیح میدیم اون عصر نه اسب باز هم اصرار داره که بگه اسب یخبندان .

  عکس زیر موقع برگشت از خونه مادرجون . امیرمحمد چند تا از کتابهای ایلیا رو با خودش آورده تا بخونه . تو ماشین مشغول دیدن عکسهای مجله نوآموز شده .    

  وقتی ازخونه مادرجون برگشتیم، تو فاصله ای که نهار و گرم کنم امیرمحمد رفت تو اتاقش تا لباسشو عوض کنه.  بعد از حاضر شدن نهار هرچی صداش کردم جواب نداد . رفتم تو اتاقش . در حالیکه با ماژیک وایت برد خودشو خال خالی کرده بود گفت :  مامانی ببین واقعا یوزپلنگ شدم ...

   بعداز خوردن نهار یوزپلنگمو فرستادم حموم . حسابی بازی و آب بازی کرد . تا حالا پیش نیومده با اراده خودش از حموم بیارمش بیرون .  امیرمحمد بازیت تموم شد؟  در حالیکه انگشتهای دو تا دستهای کوچولوشو نشون میده میگه مامانی یه کوچولو دیگه بازی کنم بعد میام بیرون هنوز عروسکهامو نشستم!!!  باشه باشه !  قول میدم به هیچی دست نزنم.!!!

( وقتیکه حموم میره مدام بهش سر میزنم تا خرابکاری نکنه .  چند هفته قبل که مشغول بازی تو حموم بود با تاخیر بهش سر زدم تو این فاصله کل شامپوی سر بابایی و شامپو بدن خودشو تو وانش خالی کرد که عروسکهاشو بشوره  و البته ناگفته نمونه که هر دو شامپو پر بود )

امیرمحمدم

همیشه ازخدا میخواهم آنچه شایسته توست به تو بدهد نه آنچه آرزو داری زیرا گاهی آرزوی تو کوچک است و شایستگی تو بسیار .......