امیرمحمدامیرمحمد، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 15 روز سن داره

عشق مامان و بابا

دیدار خاله شادونه

1392/7/7 23:48
768 بازدید
اشتراک گذاری

   یکشنبه 7 مهر جشن کودک و خانواده با حضور خاله شادونه در قائمشهر برگزار شد . البته بچه ها با مامانها بدون باباهاشون . من و امیرمحمد هم به این جشن رفتیم . تو سالن دو تا از مربیهای مهد کودک امیرمحمدو دیدیم . گفتم امیرمحمد خانم مربیهات هم با بچه هاشون اینجا هستند ...  جواب داد مامانی مربیهای من نیستند!!!!   مربیهای بچه های شیرخوار هستند. نیشخندنیشخند

امیرمحمد

   ساعت شروع جشن 7 شب بود ولی خاله شادونه ساعت 7 و نیم اومد . امیرمحمد هم هی نق میزد چرا نمیاد چرا نمیاد ؟؟؟؟؟؟؟؟؟ وقتی خاله شادونه اومد کلی ذوق کرد . در طول برنامه  حسابی  جیغهای بنفش کشید . یکسره در حال خوردن بود .خوشمزه  

امیرمحمد

  هم خوراکی میخورد ، هم به خاله شادونه جواب میداد و هم اینکه بچه های دورو برشو انگولک میکرد .قهقههقهقهه

  بعد از جشن ، خاله شادونه فوری از سالن خارج شد . نشد عکسهای خوب بگیرم . شب خوبی بود. به امیرمحمد هم خوش گذشت .

بی تو

خواب آرامش

کوتاه می شود

مثل خواب پروانه ها !

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامانی درسا
15 مهر 92 2:43
مبارکت باشه گلم مهد کودک انشاالله همیشه به جشن و شادی همه عکسا واسم باز نشد اما همون یکی که هم باز شد ..... زیبا بود پسرم دوستت دارم


ممنونم .........
الهام(مامان اميرحسين)
16 مهر 92 15:06
فرشته ي كوچولو روزت مبارك...
http://www.8pic.ir/images/57581057698586571269.jpg



ممنون خاله الهام ...........