امیرمحمدامیرمحمد، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره

عشق مامان و بابا

دهستان جواهرده رامسر

1391/3/23 21:23
964 بازدید
اشتراک گذاری

  یکی دیگر از جاذبه های دیدنی شهر رامسر دهستان جواهر ده میباشد . جواهرده در  27 کيلومتري رامسر و در ارتفاع  1800 متري از سطح دريا قرار گرفته و مسير دسترسي به جواهرده از منتهي‌اليه غربي شهر رامسر بوده که با عبور از ميان کوههاي مشجر و در امتداد رودخانه صفارود اين منطقه ييلاقي خودنمايي مي‌کند. روستاي جواهرده درفصل تابستان به لحاظ برخورداري از آب وهواي خنک مورد استقبال گردشگران داخلي و خارجي واقع شده و امکانات اقامتي در اين منطقه براي گردشگران فراهم است. روستاي جواهرده علاوه بر زيباييهاي فراوان طبيعي و دارا بودن چشمه‌سارها از قدمت تاريخي نيز برخوردار بوده که وجود گورستانهاي گبري در آن گوياي قدمت تاريخي اين مکان است.

                        

    در سومین روز سفرمان به رامسر به جواهرده رفتیم . قبل از رفتن ، امیرمحمد گفت:  مامانی برام یه چیزی میخری ؟ گفتم چه چیزی ؟ گفت چاکلز دوست دارم . گفتم: باشه . رفتیم پمپ بنزین که بابایی بنزین بزنه . من و امیرمحمد هم رفتیم سوپر مارکت که خرید کنیم . گفتم :امیر محمد فقط میتونی یک چیز انتخاب کنی که برات بخرم . گفت: باشه مامانی . مشغول خرید شدم و دیدم که امیرمحمد هم در حالی که دستهاش پر از خوراکیه ( پفک ، کیک خرسی ، پاستیل ، ژله  ، چاکلز و سک سک ) به سمت من اومد . یک نگاه معنی دار بهش کردم . قربونش برم گفت: مامانی اینها رو همینطوری گرفتم !!!! کیک خرسی و پفک و پاستیل و ژله رو که نمیخواستم فقط گرفتم . چاکلز و میخورم . بعد همه را گذاشت سر جاهاشون . ولی سک سک  و نذاشت گفت : میدونی مامانی خانم مربیمون گفته سک سک اشکال نداره به مامانی بگو برات بخره باشه مامانی سک سک هم میخوام ... حالا من به این پسر حرف گوش کن چی بگم .  باشه مامانی اشکالی نداره . گفت :مامانی  مرسی که برام سک سک خریدی ....

قبل از رسیدن به جواهرده در طول مسیر هم توقفی داشتیم . 

                   

                  

     اینجا امیرمحمد خان به یک دختر خانمی که داشت آب بازی میکرد گیر داد که: هوا سرد... چرا آب بازی میکنی ... مریض میشی .. برو برو ... نکن آب نریز  

                  

    هوا سرد بود و مه غلیظی همه جا را گرفته بود . تا به جواهرده برسیم امیرمحمد خان خوابش برد .خوب شد که خوابش برد . آخه هوا خیلی سرد بود .  تا انتهای جواهرده رفتیم . کلی دور زدیم . آش رشته خوردیم . بد نبود ، ولی خیلی خوشمزه هم نبود .  تاحالی آشی به خوشمزدگی آش کارده شیراز نخوردم . اگر مسیرتون به شیراز افتاد حتما امتحانش کنید .

                      

      ترشک و لواشک هم خریدیم و خوردیم . جاتون خالی . خوشمزه بود . خوشبختانه امیرمحمد اصلا  ترشک و لواشک دوست نداره،ولی تا دلتون بخواد عاشق شکلات ... اونم از هر نوعش ... قند و نبات و...

                  

اون روز هم به علت طوفانی بودن دریا قسمت نشد پسرکمون آب بازی  کنه ... 

 حتما حکمت خداست ...      

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مبین فرفری
3 تیر 91 21:33
عزیزم من زمانی که با بابای مبین نامزد بودیم به همراه همه خواهرام رفتیم جواهرده ولی این آبشاری که شما رفتین وخیلی هم قشنگه قسمت ما نشد که بریمهمیشه خوش باشید


ممنونم عزیزم