امیرمحمدامیرمحمد، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره

عشق مامان و بابا

منطقه ییلاقی 3000 تنکابن

1391/3/25 19:25
983 بازدید
اشتراک گذاری

 صبح دوشنبه ۲۲ خرداد از رامسر به مقصد قائمشهر حرکت کردیم . ولی در بین راه به تنکابن رفتیم تا از جاده های ۲۰۰۰ و ۳۰۰۰ که خیلی تعریفشان را شنیده بودیم دیدن کنیم .

            

    جاده های ۲۰۰۰ و ۳۰۰۰ از مهم ترین جاذبه های دیدنی شهر تنکابن که واقعا بی نظیر و زیباست . البته چون زمان زیادی برای گشتن نداشتیم ، به توصیه یکی از اهالی به سمت جاده ۳۰۰۰ رفتیم .

          

     جاده بسیار بسیار سرسبز و زیباست . درختهای سر به فلک کشیده در دو طرف جاده که به سمت  یکدیگر آمده و تونلی از شاخ و برگها درست کرده اند . به نظر من جاده بسیار رویایی بود .  پر از درختان سرسبز  و رودخانه پرآب و جوشان  که صدای امواج آب بسیار زیاد بود .

           

    ۳۰۰۰ ییلاق زیبایی است که به جرات می توان گفت اگر در دنیا بی نظیر نباشد . کم نظیر است . جایی که تا چشم کار می کند در خت است و سبزی و اکسیژن .

                

    امیرمحمد کنار رودخونه کلی سنگ بازی بازی کرد . در حال خوردن چیپس بود که یهویی افتاد و زانوی پای راستش به شدت زخمی شد . خیلی دردش اومد . فوری چسب زخم به زانوش زدم . حالا گریه و داد و فریادش شروع شد . چرا من افتادم ؟ چرا سنگ رفت زیر پام ؟ من اینجا رو دوست ندارم ... چرا منو آوردین اینجا ؟  هر چی باهاش صحبت کردم باز گریه می کرد تا اینکه رفت تو ماشین دراز کشید و ساکت شد .

            

    بعد از کلی گشت و گذار در یکی استراحتگاههای  جاده نهار خوردیم . کته کباب و ماهی قزل آلای کبابی . کیفیت غذا بد نبود ولی خیلی خوب هم نبود .

      امیرمحمد خیلی وسواس داره .  وقتی تو آلاچیق نشستم ، اومد یه نگاهی انداخت و گفت اینجا کثیفه من اینجا نمیشینم . مامانی ببین مگس هم اینجا هست . بیا یه جای دیگه بشینیم .

                  

      کثیف نبود  . نمیدونم چرا الکی گیر داد . خوب برای اینکه موقع غذا خوردن بازی در نیاره با خواسته اش موافقت کردم . خودش یکی از آلاچیقها را انتخاب کرد ، رفتیم و نشستیم و جاتون خالی نهار خوردیم . امیرمحمد هم حسابی کباب خورد . بعد از استراحت و استفاده از طبیعت زیبای جاده ۳۰۰۰، بعد از ۵ روز تعطیلات به سمت خانه حرکت کردیم . امیرمحمد هم که حسابی خسته شده بود ، خیلی آروم و بی صدا خوابید .

                 

دو چیز بهترینند

گریستن از سر شوق و خندیدن از ته دل

امیدوارم هر دو مال تو باشند عزیزم ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

مامان محمد صادق(زهرا)
27 خرداد 91 16:53
سلااام

منم اونجا رفتم....
عالیههههههه

همیشه به شادیییی

عزیزم لینکت کردم ....فقط بگو کدوم شهری؟ واسه لینکدونیم می خوام!!!


ممنونم عزیزم


مامان محمد صادق(زهرا)
27 خرداد 91 16:55
نمی دونم کامنت قبلیم اومد یا نه؟؟ لینکت کردم... بگو کدوم شهرین که توو لینکدونیم بذارم!
مامان بردیا
27 خرداد 91 20:48
همیشه به مسافرت وگردش عزیزم


ممنونم عزیزم
رایکا(پوسترساز)
28 خرداد 91 16:41
سلام مامان امیر محمد.حالتون خوبه؟
مرسی که به وبلاگم سر زدید.
پوسترهارو سایز عکسی که شما میفرستید میسازم.اما خب شما میتونید موقع چاپ به عکاسی ها سایز مورد نظرتونو گوشزد کنین.
من اکثر عکسامو توی ایران فیلم چاپ میکنم چون با کیفیت خیلی بهتری چاپ میکنه.فکر کنم تا یه سال پیش دونه ای 200 تومان چاپ می کرد.ولی اکثرا همه ی عکاسی ها این کارو انجام میدن.البته اگه دوس داشتید سایز مورد نظرتونو بگید تا من براتون همونو بیارم.سایزش باید استاندارد باشه.
یه کار جالبی که میتونید انجام بدید، چاپ عکس روی چوبه که با این روش واقعا به صرفه در میاد.اما اگه خودشون عکس بگیرن و روی عکس کار کنن و رو چوب بزنن، هزینه ش چن برابر میشه.اما اینجوری خیلی خیلی کم تر درمیاد.
چن تا پیشنهاد هم واسه عکس گرفتن هم داشتم که اگه مایل بودین ازین روش ها استفاده کنین تا عکسای امیرمحمد جان خیلی جذاب بشه.
اول اینکه سعی کنین عکسارو از نزدیک بگیرین
پشت زمینه ی عکس رو سعی کنین دیوار سفید یا یه زمینه ی بدون اشیا قرار بدین.
ژست عکس هم تاثیر زیادی توی زیبا شدن عکس ها داره
و بعضی از ژست های امیر محمد جان واقعا زیباس.
سعی میکنم امروز فردا چن تا نمونه کار بذارم و خبرتون کنم.
راستی سفارش طراحی کارت پستال و کارت تولد هم با عکس کودک و ... قبول میکنم.
شرمنده پر حرفی کردم خبرتون میکنم.فعلا



ممنون از پیامت ...

مامانی امیررضا وآیناز
30 خرداد 91 20:29
عزیزم آرزوی خوشی تو همه لحظه هات رو برات دارم


ممنونم لطف دارین ...