امیرمحمدامیرمحمد، تا این لحظه: 15 سال و 3 ماه و 18 روز سن داره

عشق مامان و بابا

مادرانه من و پسرم

1393/1/30 22:47
540 بازدید
اشتراک گذاری

 مادر ، دستی بر گهواره دارد و دستی در دست خدا.
آنگاه که مادر ، گهواره را تکان می‌دهد ، عرش خدا به لرزه درمی‌آید
و همه‌ی فرشتگان سکوت می‌کنند تا زیباترین سمفونیِ هستی را بشنوند:
لالایی مادر ...

مادر تو هرگز پژمرده نخواهی شد!  چون ریشه ات مهربانیست.......

چیزی که شایسته هرکس نیست... 

مادر روزت مبارک...

   شنبه 30 فروردین روز خیلی پرکاری تو اداره داشتم . به خونه که رسیدم خیلی خسته بودم . کمی با امیرمحمد خوش و بش کردم . مشغول خوردن نهار بودم که امیرمحمد بهم گفت من تو اتاقم یه کاری دارم لطفا تو اتاقم نیا . گفتم خوب باشه به کارت برس . رفت تو اتاقش و در اتاقشو بست . بعد چند دقیقه اومد بیرون و گفت مامانی میشه لطفا سه تا تیکه چسب بهم بدی ؟ بهش دادم .  دوباره اومد گفت مامانی 5 تا تیکه دیگه هم میخوام . باز هم دادم و رفت. دوباره اومد و گفت مامانی دو تا تیکه دیگه بده  باز هم بهش چسب دادم و رفت. دوباره اومد شاکی شدم گفت مامانی فقط یه تیکه میخوام.  دیگه آخریه ، کارم داره تمون میشه !مشغول تلفن

   بعد از چند دقیقه از اتاقش اومد بیرون.  قبلش گفت مامانی چشماتو ببند یه چیزی برات دارم ! چشمامو بستم. وقتی نزدیکم شد یه بسته تو دستش بود گفت مامانی این کادو برای شماست .  تقدیم با عشق...قلب بعد بدو بدو رفت روی مبل چشماشو بست و دمرو دراز کشید. 

گفتم قربونت برم دست گلت درد نکنه به من کادو میدی آخه به چه مناسبت ؟ در همون حالی که دراز کشیده بود گفت آخه روز مادر ....  خوشمزه

   قربونت برم حالا بیا با هم باز کنیم ببینم چیه ؟  کادو را باز کردم . برام یه نقاشی کشیده بود . نقاشی رو توی یه کاغذ کادو پیچیده بود . یه کاغذ کادو دیگه روش و یه کاغذ کادو دیگه هم روی دومی . کاغذ کادوی سوم و توی دستمال سفره گذاشته بود .قهقهه از ایده اش خیلی خوشم اومد و خنده ام گرفت .

بوسش کردم و خیلی ازش تشکر کردم ...  گفت مامانی امروز هر کاری بخواهی برات انجام میدم آخه امروز روز مادر خانم مربی گفته اصلا نباید مامانهاتونو ناراحت کنید . نیشخند

بعدش رفت تو اتاقش چند تا از اسباب بازیهاشو هم برام آورد و بهم هدیه کرد . سوتشو هم بهم داد و گفت مامانی هر وقت بامن کار داری برام سوت بزن . قهقهه

امیرمحمد و کادوهای روز مادر

 

تو ساده ای و معصوم

و الفبای عشقت محدود به کارهای کوچک اما بزرگ ، تا با آنها بتوانی بگویی که دوستم  داری . . .

 

ولی برای من زندگی یعنی همین که تو باشی و من دیوانه وار دوستت بدارم !


پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان سونیا
31 فروردین 93 12:43
مادر نمــای قــدرت دنیـــای خلقـــت است مادر به مـا ز ایــزد یکتــا فضیـــلت است فـردوس را بــــه زیر قدمهـــاش مانده رب کـو را مقــام، بعــد خـــدا در عبـادت است روزت مبارک بانو
مامان پریسا
31 فروردین 93 18:09
اخیییییییییییی عزیزم چه زیبا و با احساس. چه هدیه ی زیبایی
مامان پریسا
31 فروردین 93 18:09
دوست عزیزم روزت مبارک
مامان آرتا و آرتین
31 فروردین 93 18:25
ای جااااااااااااانم عزیزمه با این کادوی قشنگش و تبریک گفتن زیباش که یک دنیا برای مامانش ارزش داره امیدوارم تا همیشه قدر دان زحمات مامان و بابای مهربونش باشه
مادر دو امیر
1 اردیبهشت 93 9:04
مادر ، تک‌واژه‌ای‌ست زیبا مادر ، عین زیبایی‌ست و البته که زیباتر از زیبایی چیزی نیست قلب بزرگ خدا در سینه‌ی مادران می‌تپد مادر ، دستی بر گهواره دارد و دستی در دست خدا آن‌گاه که مادر، گهواره را تکان می‌دهد روز مادر بر شما مادر نمونه مبارک عزیزم
مهرنوش مامان مهزیار
3 اردیبهشت 93 13:14
سلام عزیزم روزت مبارک. محبت بچه های خیلی خالص و شفاف. منم هدیه ای خوبی گرفتم . بیا وبمون ببینش. من عاشقش شدم.
مامان کیانوش
13 اردیبهشت 93 10:22
روز مادر مبارک ای مادر مهربان ای مادر فداکار ای مادر ... دست امیرمحمد هم درد نکنه با نقاشی قشنگی که برای مامان جونش کشید ممنونم عزیزم